یکشنبه, 05 اسفند 1397 21:53

سفر به طبس

سفر به طبس ...

توصیه سفر به طبس رو قبلتر و از دوستم شنیده بودم، می دونستم آثار طبیعی ای جالبی داره. اما قبل از سفر هر کسی می فهمید مقصدم طبس هست، کمی تعجب می کرد. به هر حال به پیشنهاد یکی از دوستان با تور و اتوبوس، عازم شدیم.

طبس توی استان خراسان جنوبی هست و برای رسیدن، مسیر قم و نایین انتخاب شده بود. با توجه به طولانی بودن مسیر، ساعت 6 عصر برای حرکت تعیین شده بود. گروه تور، یه گروه باحال بودن و با وجود لیدر و بچه های باحال، دقایق سفر به خوشی و مفرح می گذشت. بالاخره با توجه به توقف هایی که توی مسیر داشتیم، حدودا ساعت 10 صبح رسیدیم به روستای خرانق، که یکی از جاذبه هایی بود که توی برنامه سفر وجود داشت. اونجا و داخل یه کاروانسرا، صبحونه مشتی ای رو خوردیم که شامل کره محلی، املت و مخلفات دیگه بود. هوا هم سرد بود اما نه به اون شدت. قلعه تاریخی خرانق داخل روستا بود و مجموعه ای خشتی و جالب بود. روستا مردمان خونگرمی هم داشت. بعد از صرف صبحانه، دوباره به دل جاده زدیم و بالاخره به خود شهر طبس رسیدیم.

این شهر در نگاه اول شهری ساکت و خلوت به نظر میاد با خونه های یه طبقه و حیاط دار. برای ناهار به رستوران ناردون رفتیم که رستورانی زیبا با طراحی سنتی بود. بعد از اون یک راست رفتیم سمت چشمه مرتضی علی، ویژگی جالب این چشمه اینه که آب ولرم یا گرم داره و یه قسمت هایی از اون آب سرد، توی یه نقطه هم آب سرد و گرم کنار هم هستن، یعنی یه مسیر آبراه بود اما یه پا توی آب گرم بود و پای دیگه توی آب سرد. توی ورودی این چشمه، کفش های پلاستیکی برای فروش گذاشتن. بهترین نوع کفش برای طی مسیر، کفش های پلاستیکی سوراخ دار هست چون خیلی از راه رو توی آب باید گذروند. دیدن اون همه منظره طبیعی و قدم زدن توی آب، سرخوش مون کرده بود. یه جاهایی یکم گذر از مسیر سخت میشد. بعضی قسمت ها هم داخل آب، ماهی های کوچیکی بودن که توی فیش اسپا وجود دارن و همونجا کفش رو در آوردیم و دقایقی پا رو داخل آب کردیم تا این ماهی های کوچولو یکم از بافت های مرده پوست مون تناول کنن. این کار یکم آدم رو قلقلک میده، اما خواص درمانی داره. انتهای مسیر چشمه به طاق یا سد شاه عباسی (سد کوریت) رسیدیم که با ارتفاع 60 متر، بزرگترین و قدیمی ترین سد قوسی جهان هست.

بعد از اون و در حالی که هوا رو به تاریکی بود، از همون مسیر برگشتیم سمت اتوبوس و راه افتادیم سمت محل اقامتمون که در حقیقت سیاه چادرهای بوم گردی بودن (نزدیک کال جنی). تجربه اقامت در این چادرها جالب بود. البته سرویس بهداشتی و حمام (با آب گرم) هم برای این محل ساخته شده بود. یه سکو هم وجود داشت که وسط اش جایگاه آتیش بود و اول رسیدن، با چای آتیشی پذیرایی شدیم. شام هم همونجا کنار آتیش صرف شد. آسمون کویر توی شب، بس زیبا و پر ستاره است و البته که سرده. داخل چادرها کرسی و بخاری مهیا بود. صبح که بیدار شدیم و از چادر اومدیم بیرون، با منظره آسمون چند رنگ و بیابون، شگفت زده شدیم. صبحونه هم که با اون املت گوجه، نیمرو، نون مخصوص طبس و کره و پنیر محلی، خیلی لذیذ بود. بعد از صبحونه راه افتادیم سمت کال جنی، که نزدیک محل اقامتمون بود. کال جنی جزو آثار ملی به ثبت رسیده، درست مثل طاق عباسی و خرانق، این دره که به دره جن ها معروف هست، بر اثر فرسایش طبیعی طی سال ها، بوجود اومده و حفره هایی که در این دره وجود داره مربوط به دوره ساسانی است. از 2 مسیر میشه به دره راه یافت، ما از مسیر سخت تر که برکه کوچیکی هم داره رفتیم. کفش مناسب پیاده روی لازمه این منطقه است. بعضی قسمت هاش، عبور از چاله ها و آب رو لازم داشت. یجا که دیگه کفش رو در آوردیم و پریدیم توی آب تا یه مسیر رو رد کنیم. اما زیبایی این محل به حدی هست که آخرش بگی می ارزید و خوب شد اومدم. کلی هم عکس های جذاب انداختیم. یکی از تورهایی هم که اونجا بودن واسه عکاسی از هلی شات استفاده می کردند که ایده جالبی بود.

بعد از حظ بردن از این اثر طبیعی، برگشتیم سمت اقامتگاه برای نوش جان کردن ناهار خوشمزه، اونم قرمه سبزی. بعد از ناهار و کمی استراحت آماده شدیم برای رفتن به روستای ازمیغان. این روستا پر از نخل و شالیزار برنج هست و یه آبشار هم دورتر از روستا وجود داره که اونجا هم یه فیش اسپای طبیعی هست. داخل روستا از یه مغازه خرمای زردرنگ و شیره انگور (که جزو محصولات روستا بودند) خریداری کردیم. بعد از ازمیغان، عازم باغ گلشن شدیم. عصر به این باغ رسیدیم و با توجه به اینکه روز تعطیل بود، مردمان محلی زیادی برای تفریح به این باغ اومده بودن. داخل باغ، مسیر آبراه و درختان زیادی وجود داره. بعد از باغ و نزدیک غروب رفتیم سمت روستای اصفهک، این روستا بعد از زلزله طبس خالی از سکنه شده و نکته جذاب اش اینه که داخل روستا، فانوس گذاشتن و توی شب، فضای جالبی بوجود میاد. یه حمام قدیمی هم داخل این روستا وجود داره برای بازدید که ورودیه اون هزار تومن بود. با همت نهادهای مردمی، قراره یه اقامتگاه بوم گردی هم در این روستا ساخته بشه.

در نهایت برگشتیم به اقامتگاه و شام و چای رو کنار آتیش داشتیم. گروه های دیگه ای هم به اقامتگاه رسید بودن که اکثرا آفرود بودن. یه شب دیگه رو داخل سیاه چادر به صبح رسوندیم و فردای اون بعد از صبحونه، با توجه به اینکه روز آخر بود و قرار بود بعد از ظهر به سمت تهران حرکت کنیم، وسایل رو جمع و بار اتوبوس کردیم و رفتیم سمت کویر حلوان. این کویر پذیرایی توریست ها است، اما امکانات خاصی نداره و فقط 2 یا 3 تا موتور 4 چرخ برای کویر گردی وجود داشت. اما خب راه رفتن روی رمل، جاذبه خودش رو داره. حتی من تونستم دقایقی چشم هام رو ببندم و مدیتیشن انجام بدم. بعد از حلوان به دریاچه نمک رفتیم. دیدن چند ضلعی های نمکی و عکس گرفتن ها، لحظات خوبی رو خلق کردند.

دیگه موقع برگشت به تهران بود و خداحافظی از طبس و جاذبه هاش، با کلی تجربه جدید. با خاطره های به یادماندنی و مرور اونها، مسیر 10 ساعته تا تهران رو طی کردیم.