جمعه, 01 تیر 1397 13:41

سفرنامه آنتالیا

سفرنامه آنتالیا ...

 

همیشه سفر توی تعطیلات نوروز، میتونه دغدغه فکری بیاره، بالاخره کلی روزهای تعطیل هست و کلی شهرهای خوب که ارزش رفتن رو دارند. من بعضی وقتها توی مسافرت رفتن، اونم خارج از کشور، یه آدم دقیقه نودی هستم، تازه اول عید تصمیم گرفتم که برم مسافرت اونم جایی که تا بحال نرفته بودم، یعنی آنتالیا. دوستانم زودتر رفته بودند و از من هم خواستند که بهشون ملحق بشم.

به جز پر شدن ظرفیت صندلی های هواپیماها، مساله دیگه ای نمی تونست پیش بیاد چون آنتالیا کلی هتل داره، هتل هایی با تعداد اتاق و سوئیت زیاد. خدا رو شکر تونستم بلیط هواپیما و هتل رو از طریق آژانس هواپیمایی شهر فرنگ بگیرم، حتی تو عید هم باز هستند. آب و هوای آنتالیا توی عید تقریبا مثل تهران هست. معمولا اونطور گرم نشده و بعضی روزها ممکنه یکم سرد باشه. آنتالیا یه شهر ساحلی است با سواحل زیبا و فیروزه ای و کلی اقامتگاه توریستی. فصل تابستان، اوج گردشگرپذیری این شهر هست. مناطق توریستی معروف آنتالیا شامل: لارا Lara، کمر Kemer، بلک Belek، آلانیا و ... هستند. شرکت های هواپیمایی مختلفی از تهران به آنتالیا پرواز دارند. تور آنتالیای من شامل پرواز با شرکت هواپیمایی سان اکسپرس ترکیه و اقامت در 2 هتل (2 شب اقامت در منطقه لارا و هتل 5 ستاره رویال سگینوس Royal Seginus و 4 شب اقامت در منطقه بلک و هتل لوکس لند او لجندز The Land Of Legends ) به مدت 6 شب بود. با توجه به خنکی هوا در تعطیلات عید در شب، همراه بردن ژاکت یا کت، ممکنه لازم بشه.

ششم فروردین ماه با پرواز ساعت 19 به انتالیا پرواز کردم. البته با توجه به قوانین خاص موجود، اجازه پرواز مستقیم به این شهر وجود نداره و باید قبل از ورود به آنتالیا، هواپیما در شهر آدنا فرود و توقفی حدود نیم ساعته داشته باشه! توی این توقف سوختگیری هواپیما انجام شد. بعد از حدود 4 ساعت بالاخره به آنتالیا رسیدم. داخل فرودگاه تعدادی صرافی وجود داشت. به محض اینکه از سالن فرودگاه خارج شدم، هوای خنک و مطبوع شهر، صورت ها رو نوازش کرد. خیلی هوای جالب و دوستداشتنی ای بود. لیدر و ترانسپورت فرودگاهی هم در محل حاضر بودند و من و تعدادی دیگه از مسافران رو به هتل رسوند و به دوستانم ملحق شدم. از فرودگاه تا منطقه لارا راه خیلی طولانی ای نیست. در بین راه از مقابل کلی هتل گذشتیم، هتل هایی بزرگ، لوکس و قشنگ. هتل ها بخشی از زیرساخت مورد نیاز توریسم هست و قطعا آنتالیا توی این بخش حرف زیادی برای گفتن داره.

هتل رویال سگینوس، هتلی 5 ستاره است. ساختمانی جذاب و بسیار بزرگ. یکی از مواردی که برام جالب بود، لابی وسیع این هتل بود. افراد مسئول پذیرش هتل بسیار خوشرو و مهربان بودند. طراحی داخلی هتل هم قابل توجه و شیک بود. مدل راهروهای هتل و لوستر بسیار بزرگ وسط اون، نمای جالبی به محوطه داده بود. ایرانی های زیادی توی هتل اقامت داشتند.

یکی از نقاط قوت هتل، اتاق های زیبا، دلباز و مجهز اون هست. حمام بزرگ با کابین بخار، تخت خواب بسیار راحت و نرم، استفاده از آینه بر روی دیوارهای اتاق، وجود بالکن و ... از ویژگی های شاخص اتاق بودند. شاید تنها ایراد اون عدم اختصاص مسواک و خمیر دندان برای مهمانان باشد.

با توجه به زمان پرواز و توقف، بوفه شام اصلی رو از دست داده بودم اما خب با مینی بوفه هتل که مربوط به ساعت 12 شب به بعد هست، خوب به خودمون رسیدیم. این بوفه ها شامل چند مدل غذا، سالاد، پیش غذا و چند نوع دسر هست و البته در جای تقریبا کوچکی غذاها سرو می شوند. دیسکوی هتل هم تقریبا بزرگ بوده و انواع آهنگ های خارجی و البته ایرانی در اون پخش و اجرا می شد.

صبح روز بعد رو با یک بوفه صبحانه مجلل و پر و پیمان شروع کردیم. رستوران اصلی هتل رستورانی بسیار بزرگ بود و انواع و اقسام میوه، پنیر، نان، غذای گرم، دسر و شیرینی و ... در بوفه مهیا بود. 2 نفر آشپز ماهر هم همیشه آماده طبخ نیمرو و املت برای مهمانان بودند. قبلا خواهرم خیلی از آنتالیا و خصوصیت بارز اون که وجود بوفه غذا و سلف سرویس های غنی هست، تعریف کرده بود اما واقعا شنیدن کی بود مانند دیدن! تازه اونجاست که با مفهوم مسافرت به قصد بخور بخواب و ریلکس کردن عمیقا آشنا میشی.

بعد از صرف صبحانه نوبت به گشت و گذار در محوطه بیرونی هتل شد. معمولا در عید و اوایل بهار، استخرهای روباز هتل ها و پارک آبی سرویس دهی ندارند و ممکنه نتها یک یا دو تا استخر آب گرم برای شنا آماده شده باشند. هتل ما، پارک آبی و تعداد زیادی استخر در محوطه اش داشت و کافی شاپی هم در اون محدوده وجود داشت. بعد از گشتن در محوطه هتل، رفتیم سیاحت خود شهر. تو منطقه لارا، امکان کرایه موتورهای برقی که ظرفیت 3 نفر رو دارند، وجود داره و یکی از تفریحات مناسب هست. ما هم یکی از اون وسیله ها رو نزدیک هتل کرایه کردیم، هر نیم ساعت، 20 لیر کرایه موتور بود. اطراف هتل یکسری مغازه کوچیک و البته کلی دستفروش بودند که اجناسی با قیمت ارزان رو می فروختند. اکثرا هم با ایرانی ها آشنا بوده و حتی تعداد کمی لغت فارسی بلد بودند. سر ظهر با توجه به تابش آفتاب و عدم وزش باد، هوا گرم و حدود 22 درجه شده بود. هتل ها و اقامتگاه ها در بخش مجزایی از خود شهر قرار دارند و نظم خاصی توی طراحی و قرار گرفتن ساختمان ها دیده می شد.

برای ناهار به هتل برگشتیم، همون محلی که برای صبحانه بود، الان محیای ناهار شده و انواع و اقسام غذاها، گوشت، ماهی، مرغ، چند مدل سوپ و سالاد، میوه، ترشی، کلی دسر و شیرینی و ... بودند که از دور چشمک می زدند! کلا با وجود اون تنوع غذا، زمان زیادی صرف ناهار میشه.

یکی 2 ساعت بعد ناهار، سری به باشگاه هتل زدم، سالن ورزشی اش تقریبا بزرگ بود و یک قسمت مجزا هم برای یوگا یا ایروبیک داشت. دستگاه های بدنسازی اش هم متنوع و قابل قبول بودند، طوری که 1 ساعتی ورزش کردم.

بعد از ظهر تصمیم گرفتیم به منطقه تاریخی کاله ایچی Kaleici و مرکز خرید بریم. برای رفت و آمد در شهر، تاکسی و اتوبوس وجود داره، اما از هتل تا اون منطقه مورد نظر، نرخ کرایه تاکسی خیلی بالا و در حدود 100 لیر بود بنابراین اتوبوس سوار شدیم و با کرایه نفری 7 لیر، به مقصد حرکت کردیم. راه طولانی بود و تقریبا نیم ساعت یا بیشتر طول کشید.

کاله ایچی (به معنای داخل قلعه) یا آنتالیای قدیمی، منطقه ای تاریخی است، که در قدیم شهری رومی و بصورت یک قلعه و محصور داخل دیوارها بوده. محوطه ورودی به کاله ایچی، شلوغ بود و بوتیک و مغاز های زیادی وجود داشت. ورودی اصلی کاله ایچی، کاله کاپیسی نام داشته و برج ساعت Clock Tower در این قسمت قرار داشت. در مقابل برج ساعت هم، مجسمه پادشاه آتالوس مشاهده می شد. از ورودی اصلی به داخل کاله ایچی رفتیم، در این منطقه تعدادی مغازه وجود داشت. خیابان های این محل، سنگفرش بوده و خانه ها، شیروانی قرمز رنگ دارند. قدم زدن داخل کوچه ها و از میان خانه ها، حس بسیار خوبی به ما منتقل می کرد. جاذبه های دیدنی دیگه کاله ایچی شامل مسجد Mehmet Pasah، مناره های کسیک Kesik و Yivli، بندرگاه، خانه Suna inan kirac و ... می باشند. برای بازدید از تمامی جاذبه ها حتما باید وقت کافی در نظر گرفت.

در آنتالیا بستنی فروش های دوره گردی رو میبینید که به طرز مخصوص و با میله ای بلند، بستنی رو داخل قیف گذاشته و حتما موقع گرفتن بستنی، کلی سر به سر شما می گذارند. بعد از گشت و گذار در کاله ایچی، به مرکز خرید مارک آنتالیا که در همون نزدیکی بود، رفتیم. انواع برندها توی این پاساژ وجود داشت و با قیمت های خوب تونستیم خریدهایی داشته باشیم. طبقه بالای این محل مختص فود کورت بود. ساعت 10 شب و با اتمام ساعت کاری پاساژ، خواستیم تاکسی بگیریم و به هتل برگردیم که دیدیم بارون بسیار شدیدی در حال بارش بود و همه رو غافلگیر کرده بود. به سختی تونستیم تاکسی بگیریم و با قیمت توافقی 90 لیر به هتل برگشتیم.

دوستان من چون زودتر به آنتالیا سفر کرده بودند، از وقتشون استفاده کرده و به مرکز خرید تراسیتی با استفاده از اتوبوس های شماره 007 رفته بودند. اون مرکز خرید هم جزو مراکز خرید خوب آنتالیا به حساب میاد البته از مارک آنتالیا کوچکتر هست.

هر شب در هتل، شوهای مختلفی برای سرگرم کردن مهمانان برگزار می شد. تا ساعت ها میشه داخل هتل تفریح کرد و میان وعده و نوشیدنی خورد. یک شبه دیگه هم تمام شده بود و قرار بود فردا ظهر هتل رو ترک و به هتل بعدی در منطقه بلک بریم. اواسط ظهر، چمدان ها بسته شده و با ترانسفر به هتل مجلل The land of Legends نقل مکان کردیم.

واقعا نمای هتل از دور،  با اون مجسمه ای که بالای هتل قرار داره، پر صلابت و نفسگیر بود. در بدو ورود به هتل، فضای دلنشین و گرم لابی ما رو تحت تاثیر قرار دارد. طراحی داخلی هتل پر است از رنگ های شاد. لابی به نسبت هتل قبلی کوچک بوده اما تا دل تون می خواست وسیله سرگرم شدن فراهم بود. 2 مانیتور بسیار بزرگ اونجا قرار داشت، یکی اش به دوربین متصل بوده و تصویر افراد رو همون لحظه نشون می داد و انیمیشن حیوانات مختلف مثل ببر، دلفین و ... در کنار تصویر حرکت می کردند و می شد با اون ها صحنه های جالبی رو ساخت. اگر کسی به این هتل رفت، حتما از خودش و این انیمیشن ها عکس بگیره. یک دستگاه عکاسی جالب هم داخل لابی بود که می شد مقابل اش قرار گرفت و عکس انداخت، اون عکس هم پس از چند دقیقه می رفت روی دیگر مانیتور بزرگ لابی.

 

تم اصلی طراحی هتل، وایکینگ ها بوده اند. این وایکینگ های کارتونی و فانتزی در همه جای هتل به چشم می خورد. کلا رنگ های شاد، نور پردازی، وجود آینه های محدب و مقعر (که تمام قد بوده و کلی جلوی اون ها می شد سرگرم شد) و ... محیط شاد و دوستانه ای رو بوجود آورده بود. شاید بشه گفت هتل The land of Legends بهشتی هست، بخصوص برای کودکان. خلاصه بعد کلی بازی و تفریح داخل لابی و راهروها، رسیدیم به اتاق هامون. طراحی داخلی اتاق هم فانتزی، شیرین و جالب بود. اتاق ها به نسبت هتل قبلی کوچکتر بودند. امکانات هتل شامل بالکن، کنسول بازی، مینی بار و ... و البته نورپردازی جذاب بود. توی آنتالیا با توجه به اینکه خیلی از هتل ها U All هستند، معمولا همون اول کار برای مشخص شدن مهمانان هتل، یک دستبند به دست مسافران میبندد. توی این هتل هم همین کار صورت گرفت و دستبندی هوشمند به دستمون بستند. موقع پذیرش هم به هر نفر یه کارت الکترونیکی دادند که تا یه مبلغی شارژ بود و می شد با اون از دستگاه های بازی داخل هتل استفاده کرد، این کارت هزینه اضافی ای نداشت. توی هتل تعداد زیادی وسیله بازی ( مثل انواع ماشین بازی، پرتاب توپ و ...) موجود بود. لابی دیگه و بار هتل در طبقه پایین قرار داشتند.

یک قسمتی از اون مربوط به بخش بازی کودکان می شد، با کلی وسیله سرگرمی شامل یه میز بزرگ پر از لگو و ... که بچه ها اونجا مشغول بازی می شدند. البته تعدادی هم پرستار کودک بسیار مهرلون و خوشرو در اون قسمت مشغول بازی و سرگرم کردن کودکان بودند. بخش مرکزی این لابی، بار هتل بود اما کسی اجازه نشستن و نوشیدن مایعات ... در قسمت بار رو نداشت و فقط نوشیدنی رو اونجا تحویل می گرفت و باید یکم اونور تر و جایی که مبلمان شده بود، نوشیدنی رو صرف می کرد. دلیل اش هم این بود که پشت بار، مانیتور بسیار بزرگی تعبیه شده بود برای بازی های پلی استیشن و هر کسی می تونست با دسته مخصوص به بازی فوتبال و ... بپردازه و چون اکثرا بچه ها مشتری این بازی ها بودند، در نتیجه هتل اون سیاست رو اتخاذ کرده بود. کتابخانه ای بزرگ و با طراحی بسیار جالب در یک بخش دیگه ای از این طبقه قرار داشت. سالن غذاخوری بسیار بزرگ هتل هم در همین طبقه وجود داشت. موقع ناهار که به بوفه رفتیم از طراحی سلف سرویس و البته غذاهای متنوع و زیاد اون، کلی به هیجان اومدیم. انواع و اقسام پیش غذا، غذای اصلی، کباب، غذای رژیمی، میوه، سالاد، ماست، دسر، کیک و ... فراهم بودند. تا چایی و باقلوای خوشمزه بعد از غذامون رو نمی خوردیم، امکان نداشت سالن غذاخوری رو ترک کنیم!

ورود و خروج و دسترسی به محوطه عظیم، زیبا و معروف هتل از طبقه منفی یک (طبقه ای که رستوران و بار و ... قرار داشت)، مقدور بود. اولین باری رو که از درب خارج شدم و رفتم داخل محوطه، فراموش نمی کنم. زیبایی اون قسمت، رودخانه یا کانال آب محوطه (چیزی شبیه به سبک ونیز)، تردد قایق تفریحی داخل رود، برج زیبا و افسانه ای، مجسمه های اسب، نمای جذاب و چشمگیر ساختمان هتل و ... هر کسی رو تحت تاثیر قرار می داد. اطراف هتل بصورت خیابان بود که کلی بوتیک وجود داشت. افراد غیر ساکن هتل هم می تونستند از گیت های ورودی مجزا، داخل این محوطه بشوند. در حقیقت محوطه بیرونی هتل، با وجود پارک آبی (در زمینی وسیع و قسمت مجزا از محوطه هتل)، رودخانه، برندهای مختلف مثل FLO، Lacoste، ال سی واکی، یک جاذبه توریستی و مقصدی برای خرید شده بود. هیچ وسیله موتوری در این بخش اجازه تردد نداشت به جز اتوبوس های توریستی کوچک و برقی که با حدود 6 لیر شما رو می گردوند. صد البته قایق تفریحی رو هم سوار شدیم و یک دور زد و به محض این که به مجسمه های اسب رسیدیم، قایق رو نگه داشت و با موبایل مون از ما عکس گرفت. موقع پیاده شدن هم چند لیر به عنوان انعام به قایقران دادیم، چون خود قایق، کرایه ای نداشت. دیسکوی هتل هم داخل محوطه قرار داشت و شب ها اوقات خوشی رو با موسیقی و سرو نوشیدنی، فراهم می کرد.

 

 

یکی از فوق العاده ترین جذابیت های هتل، برگزاری شوی Franco Dragone شب ها در این محوطه اصلی هتل می باشد. نمایشی که توسط تعداد نفرات زیادی، در حالی که هر کدام لباس مخصوص و گریم جالب توجهی داشتند، اجرا می شد. شخصیت های افسانه ای سوار بر قایق های نورپردازی شده، کم کم به سمت بخش اصلی محوطه هتل حرکت می کردند. موسیقی دلنشینی هم در اون فضا طنین انداز می شد. موسیقی، رقص نور، رقص آب نما، نورپردازی شگفت انگیز برج و نمایش شخصیت ها، کارناوالی تمام عیار بود که هیچوقت فراموش نخواهم کرد. در پایان نمایش، آسمان محوطه هتل پر از حباب شد، واقعا مثل افسانه ها ... .

شب ها موقع شام، گروه موسیقی به اجرای یکسری آهنگ ها می پرداختند. اسپای هتل مجموعه ای بسیار شیک بود که از اتاق ماساژ و استخر سرپوشیده تشکیل شده بود. البته هزینه ماساژ تقریبا بالا و حدود 150 دلار می شد. باشگاه هتل هم با اینکه کوچک بود اما تردمیل های بسیار به روز و دستگاه های خوبی داشت.

روز بعدتر که هوا آفتابی و تقریبا گرم بود بالاخره تصمیم گرفتیم بریم به مجموعه پارک آبی لند او لجندز. یه گیت ورودی وجود داشت که با نشان دادن دستبند هتل بر روی گیت (بدون پرداخت هزینه)، باز می شد. سایر افراد و توریست ها هم می تونستند با پرداخت مبلغی حدود 120 لیر، از امکانات مجموعه پارک آبی استفاده کنند. این پارک آبی برای خودش دنیایی بود. در این فصل و زمان، معمولا اونقدر شلوغ نمیشه و مراجعه کننده کمتری داشت و البته ترن هوایی اش و بیشتر سرسره های آبی پارک، خارج از سرویس دهی بودند. توی یک قسمت مجموعه، امکان اسنورکلینگ وجود داشت که البته آب تقریبا سرد بود و امتحان اش نکردیم. نزدیک همونجا یکسری ننوهای توری بود که جون می داد برای یه استراحت و چرت کوتاه. که البته وقتی سایه آفتاب بشه، حتما باید امتحان اش کرد. یک قسمت بزرگی از پارک هم مربوط به دلفیناریوم بود و روزانه در چند نوبت نمایش دلفین و شیر دریایی برگزار می شد که نمایش جالبی بود.

رختکن های مختلفی در نقاط مختلف پارک تعبیه شده بود. سرسره U، سرسره گرداب، استخر کودکان، رودخانه آرام و تعدادی دیگه از بازی ها، باز بودند و اوقات بسیار مهیج و خوشی رو گذروندیم. کلا بردن خوراکی داخل مجوعه پارک آبی، مجاز نبود اما داخل پارک آبی، رستوران وجود داشت. علاوه بر رستوران، 2 یا 3 مغازه هم داخل مجموعه وجود داشت که صنایع دستی  و نمادهای پارک آبی، وسایل شنا، پوشک ضد آب برای کودکان و ... رو می فروختند، چند تا مجسمه و مگنت کوچک برای یادگاری خریدیم. مجموعه پارک آبی تا ساعت 5 بعد از ظهر سرویس دهی داشت. پس هر کسی که به این مجموعه میره باید مدیریت زمان داشته باشد.

با توجه به بزرگی هتل و امکانات تفریحی، پارک آبی و بوتیک های موجود، عملا باقی روزها از هتل خارج نشدیم. اونقدر جذابیت وجود داشت که اصلا نیازی نبود.

وقتی جایی مسافرت میریم که خیلی خوش می گذره و دقایق فراموش نشدنی رقم می خوره، گذشت زمان به نظر نمی آید و یک دفعه میبینی که روزهای اقامت در اون شهر به اتمام رسیده و باید با همه ی خاطرات خوب ات عازم خونه بشی، برای ما هم مسافرت مون به آنتالیا دقیقا همینجوری بود و بالاخره روز برگشت فرا رسید. با کلی خاطره دوست داشتنی، ذهن و جسم با نشاط و البته کلی سوغاتی، هتل رو ترک کردیم.

سالن پروازهای خروجی، سالنی بزرگ با یه Freeshop خوب بود. که همه نوع عطر، سیگار، خوراکی، شکلات، اسمارتیز و ... در معرض فروش بودند. خرید از اونجا، هم با لیر و هم با دلار یا یورو امکان پذیر بود.

در پرواز برگشت هم مانند پرواز رفت، داخل شهر آدنا فرود داشتیم و نیمه شب بعد از سفری 1 هفته ای، به تهران برگشتیم.

منتشرشده در ترکیه